با ما همراه باشید

اجتماعی

همه می خواهند مهاجرت کنند!

منتشر شده

در

یکی از مسائلی که در دهه های اخیر با آن مواجه بوده ایم و همواره به عنوان یک معضل مهم مطرح شده بحث مهاجرت است که غالبا از سوی نخبگان جامعه صورت می گیرد.
چه خوشمان بیاد چه نیاید، امروزه نیروی انسانی ماهر و متخصص عامل اصلی توسعه و ترقی هرکشور محسوب می شود و اتفاقا به همین دلیل است که کشورهای قدرتمند و توسعه یافته با جدیت و سرعت بیشتری از گذشته به دنبال جذب افراد باهوش و نخبگان دیگر کشورها مخصوصا جهان سومی ها هستند.
چون معمولا در کشورهای عقب مانده آن چنان که باید به نخبگان توجه نمی کنند یا در جاها و تخصص های دیگری به کار می گیرند که این موضوع، خود یکی از عوامل عقب ماندگی است.
با اینکه در سال های اخیر با افزایش وخامت اوضاع اقتصادی و معیشتی برای توده مردم مواجه هستیم و هر کسی به خود و گرفتاری هایش مشغول است، اما بحث مهاجرت به عنوان یکی از موضوعات اصلی و دغدغه های همیشگی رسانه های حقیقی و مجازی و فعالان و دلسوزان کشور بوده و هست به طوری که می بینیم به بهانه های مختلف به این موضوع پرداخته می شود.

اعطای امتیازات ویژه برای جذب نخبگان ایرانی

این بحث اینروزها در مجلس نیز مطرح شده و مورد توجه برخی نمایندگان نیز قرار گرفته است از جمله اینکه محمدعلی محسنی بندپی در نشست علنی اخیر مجلس در نطق میان دستور خود با بیان اینکه «تشویق و تحریک جوانان به خروج از کشور نه تنها گناهی نابخشودنی و خیانتی آشکار به انقلاب و نظام بوده بلکه مغایر منویات رهبر معظم انقلاب است، گفت: باید به دغدغه‌ها و نگرانی‌های اعضای هیأت علمی دانشگاه ها، پزشکان، پرستاران، معلمان، کارگران، بازنشستگان، کارمندان و سایر آحاد جامعه در لایحه بودجه ۱۴۰۱ بیشتر توجه کنیم.وی افزود: اگر به علت های توسعه در کشورهای توسعه یافته بنگریم، سه فاکتور عملگرایی، شایسته سالاری و پاکدستی اولویت آنها بوده و بر مبنای همین تفکر شروع به جذب نخبگان کشورهای مختلف از جمله ایران کرده اند به گونه ای که امروز نه تنها آمریکا، کانادا و اروپا مرزهای خود را به سوی جوانان ما گشوده اند بلکه کشورهای چین، کره جنوبی، سنگاپور، مالزی و حتی هنگ کنگ نیز آماده ارائه فول اسکالرشیپ به جوانان ما یا هرگونه امتیاز دیگر برای جذب نخبگان است چرا که به معنای واقعی معتقد هستند که باید برای حل مشکل کشورشان راه حل علمی پیدا کنند.
محسنی بندپی همچنین خطاب به رئیسی با تأکید بر اینکه باید به شعار کابینه فراجناحی خود پایبند باشید، اظهار داشت: حلقه های خودی ها را بازتر و گسترده تر کرده و از تمام جوانان و نخبگان این سرزمین برای توسعه کشور استفاده کنید. اگر دغدغه معیشت مردم را دارید که دارید، اگر نگران ازدواج، اشتغال و مسکن جوانان هستید که هستید، اگر به کاهش آسیب های اجتماعی فکر می کنید، اگر به توسعه از طریق افزایش بهره وری معتقدید، اگر به دنبال رشد واقعی اقتصادی 8 درصدی در لایحه بودجه 1401 هستید و اگر به انتقام خون سردار شهید سلیمانی فکر می کنید که می کنید، تنها راه وصول به این اهداف استفاده از همه نخبگان علمی و اقتصادی کشور است.
سخنگوی فراکسیون مستقلین ولایی مجلس همچنین خطاب به مجلس و دولت گفت: هیچ یک از ما مسئولان در هر رده و مسئولیتی که باشیم نه تنها مجاز به بدرقه جوانان و تحصیلکردگان کشور نیستیم، بلکه باید تمام عزم خود را به کار بندیم تا انگیزه های ماندگاری این جوانان افزایش پیدا کند، چرا که در شرایط سخت تحریم و اقتصاد کشور برای تحصیل این جوانان از بیت المال این مملکت هزینه شده است.
اینکه چنین دغدغه های عمومی در مجلس بارها و بارها مطرح شود، بجاست و می طلبد که نمایندگان مجلس در راستای حمایت بیشتر از نخبگان جامعه، قوانینی را مصوب کنند و امتیازاتی را در نظر بگیرند.

آمارها چه می گویند

بر اساس آخرین آمار موجود قابل استناد، از سوی «رصدخانه مهاجرت ایران» که حدود یک و نیم ماه قبل در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است جمعیت مهاجران ایرانی در سال ۲۰۲۰ میلادی، در مقایسه با ۳۰ سال گذشته ۲.۲ برابر شده و از ۸۲۰ هزار نفر به ۱.۸ میلیون نفر رسیده است که این رقم ۲.۳ درصد از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهد. این آمار گویای این است که سهم ایران از جمعیت مهاجران جهان از رقم ۵ صدم درصد در سال ۱۹۹۰ میلادی به رقم ۷ صدم درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است.
با توجه به آخرین آمار موجود در سال ۲۰۲۰ رتبه مهاجر فرستی ایران از میان ۲۳۲ کشور جهان ۵۴ بوده است. کشورهای امارات متحده عربی با ۵۴ هزار نفر، ایالات متحده آمریکا با ۳۸۷ هزار نفر، آلمان با ۱۵۲ هزار نفر، ترکیه با ۸۴ هزار نفر، انگلستان با ۸۳ هزار نفر پنج مقصد اول مهاجران ایرانی در جهان هستند.همچنین جمعیت دانشجویان ایرانی در خارج از کشور طی سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ با افزایشی ۳.۴ برابری همراه بوده و از ۱۷.۴۴۷ نفر در سال ۲۰۰۰ به ۵۹.۵۸۵ نفر در سال ۲۰۱۹ رسیده است.

سخن پایانی

حرف آخر اینکه اظهارات، اخبار و آمارهای مربوط به مهاجرت در کشور به خوبی موید همه چیز است و نکته غیر قابل انکار افزایش این روند است که امیدواریم به زودی مجلس و دولت به طور جدی به این ماجرا ورود کنند و با بررسی علل و چرایی ترویج این پدیده و ارائه راهکارهای جامع و موثر که منجر به بهبود فضا گردد، مانع همه گیری و نهادینه شدن آن در جامعه شوند.
واقعا زیبنده نیست که زمزمه های مهاجرت در جامعه مخصوصا در بین دانشجویان و حتی دانش آموزان هر روز پررنگ تر شود و آینده سازان این مرزوبوم، اولین راه پیشرفت و رسیدن به اهداف و آرزوهای خود را در مهاجرت و خروج از کشور ببینند.
اینها را گفتیم که پیرو منویات رهبر معظم انقلاب به این مساله دلسوزانه تر نگاه شود و ضمن حمایت از جوانان با اتخاذ تدابیر درست و اساسی از رخ دادن یک فاجعه در کشور جلوگیری گردد.

اجتماعی

شکوفایی آینده ایران در گرو توجه جدی به قشر فرهنگی جامعه

شکوفایی آینده ایران در گرو توجه جدی به قشر فرهنگی جامعه

منتشر شده

در

توسط

شکوفایی آینده ایران در گرو توجه جدی به قشر فرهنگی جامعه
شکوفایی آینده ایران در گرو توجه جدی به قشر فرهنگی جامعه

مسلم ناظری؛ روزنامه نگار- یکی از مهم ترین ویژگی های جوامع متمدن و پویا، اهمیت دادن به امر آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش اگر در وهله نخست به طور ویژه به آن پرداخته نشود، می تواند آسیب های جدی به فرهنگ و آینده ی ملت ها وارد کند. با گذشت بیش از 4 دهه از انقلاب اسلامی در ایران، معلمان همواره یکی از مهم ترین نقش در تربیت نسل و انتقال مفاهیم انسانی- اجتماعی را بر عهده دارند. وظیفه ای که می تواند در آینده از فرزندان امروز، بزرگترین سرمایه های ملی را بسازد و عامل رشد و ترقی کشور به حساب آید.

ولی آنچه در این بین به آن توجه نشده است، جایگاه حقیقی و معنوی معلمان در سیستم آموزشی کشور است. معلم امروز به جای آنکه تمام تمرکز و دانش خود را برای خدمت کردن به جامعه و پرورش نسل معطوف کند، گاه مجبور است برای امرار معاش به کارهایی به مانند مسافر کشی یا اشتغال در ساعت غیر اداری مشغول شود. نابسامانی سیستم ناتوان آموزش و پرورش در دولت های گذشته و امروز، همگی عاملی شدند تا معلم امروز بر دریافت حقوق مادی و معنوی خود دست به اعتراض و گاه تجمع بزند تا شاید بتواند جایگاه خود را تثبیت کند.

تمام این دست اتفاق ها زمانی رخ می دهد که مدیریت ناکارآمد در راس امور تصمیم گیری برای این وزارت خانه ی حساس و حیاتی قرار دارد و بدون توجه به خواسته و نیاز اساسی و اصلی قشر فرهنگی کشور، اقدام به تصمیم های عجولانه، بدون کارشناسی و درک درست بگیرد. قشر فرهنگی جامعه ستون های شکوفایی جامعه است. زمانی که نسبت به دغدغه و مشکلات این قشر بی مهری می شود، پس نباید انتظار آن را داشته باشیم که معلم امروز با تمامی سختی ها سر سازگاری داشته باشد و بتواند کیفیت درستی در تدریس ارائه دهد.

در همین راستا تصمیم گیران برای یک بار هم که شده مسأله آموزش و پرورش را با نگاه اقتصادی و دو دو تا چهارتا و کالامحور نسنجند و بدانند که آموزش و پرورش از لحاظ اقتصادی نه تنها هزینه بر نیست، بلکه درآمدزا نیز هست و ثمره ی چنین سرمایه گذاری را در دهه ها و نسل های آینده مشاهده خواهند کرد، ثمره ای که اگر امروز بدان توجه کافی شود در آینده قطعا سربلندی و اقتدار کشورمان ایران را به همراه خواهد داشت.

ادامه مطلب

اجتماعی

تجاوز روسیه؛ توهم یک رویا

تجاوز روسیه؛ توهم یک رویا

منتشر شده

در

توسط

تجاوز روسیه؛ توهم یک رویا
تجاوز روسیه؛ توهم یک رویا

مسلم ناظری؛ روزنامه نگار- در حدود 24 روز از تجاوز ارتش روسیه به خاک اوکراین می گذرد و در این مدت نظامیان و غیر نظامیان بی شماری بر طبق آمار جان خود را از دست داده اند. از بمباران مدارس و مراکز نظامی تا آسیب به بیمارستان ها و مراکز هسته ای از جمله چرنوبیل، همگی بیانگر عمقِ فاجعه ای است که می تواند در آینده، گریبان گیر اروپا و جهان شود. در این بین آنچه شاید بدان پرداخته نشد، رویایی بود که رئیس جمهور وقت روسیه بر اساس آن دست به اشغالگری زد. رویای بازسازی باورهای تزاری با تکیه بر جهان گشایی بی چون و چرا. دولت وقت روسیه با بهانه عضویت در اتحادیه اروپا و نقش پر رنگ ناتو در مناسبات آینده منطقه، درست به مانند بهانه دولت جورج بوش با عنوان سلاح های کُشتار جمعی در حمله به عراق؛ به دنبال یک ستیز بزرگ و یورش همه جانبه بر استقلالِ ارضی اوکراین؛ کوشید تا ذهنِ پریشانِ جهانیان را نسبت به این اتفاق، سنجیده و به نوعی به چالش بکشد. دولت روسیه با یک فرار رو به جلو و نقشِ یک قربانی را بازی کردن، همان راهی را پیمود که پیش از او هیتلرها و استالین های زمانه پیمودند!

شاید آنچه پوتین و هم اندیشان او متصور نبودند، دفاع جانانه مردم اوکراین نسبت به این تجاوز و اشغال گری بود. درست به مانند جنگ جهانی دوم که استالین با سیاستِ زمین سوخته، نیمی از مردم اوکراین را در گرسنگی از بین برد، پوتین نیز به پیروی از چنین باوری، تلاش کرد که اراده مردم اوکراین را در هم بشکند و به نوعی بر این باور بود که می تواند در کمتر از 48 ساعت کیِف را تسخیر کند. حال با گذشت نزدیک به ۲۰ روز از پیاده سازی طرح و برنامه های دولت پوتین، آنچه قابل مشاهده است، باتلاقی است که دولت روسیه خود را در حالِ دست و پا زدن در آن می بیند.

اینک دولت روسیه نه راه پسی در جلوی پای خویش می بیند و نه راهِ پیشی. از تحریک های گسترده آمریکا که به نوعی ارزش روبل را به شدت با کاهش مواجه کرد، تا بستن حریم هوایی اروپا بر روی هواپیماهای روس، همگی نشان دهنده عمیق بودن باتلاقی هستند که پوتین و هم اندیشان او، خود را در آن می بینند. این باتلاق می تواند پایانی بر یک رویا باشند. رویایی که با شواهد موجود بیشتر به یک توهم شباهت دارد تا یک رفتارِ سنجیده و درک درستِ استراتژیک.

 

آینده تاریک

جنگِ اوکراین می تواند بیش از آن چیزی که می بینیم بر آینده جهان تاثیر بگذارد. بر هم خوردن نظم و ساختار سیاسی منطقه، افزایش سرسام آور قیمت نفت که با پیش بینی برخی از کارشناسان می تواند تا بیش از 400 دلار به ازای هر بشکه برسد، افزایش بهای گندم و فرآورده های آن، درگیری های گسترده تر در ابعاد جهانی و چه بسا جنگِ اتمی. البته باید به این نکته اشاره کرد که جنگِ اتمی یک احتمال بسیار اندک است، زیرا این دست تهدیدها به نوعی یک دستاویز است تا دولت ها بتوانند از طریق آن به باج خواهی بیشتر نسبت به خواسته های خود روی آورند.

جنگ در هر ابعادی نتیجه ای جز ویرانی، تباهی، آوارگی و نابودی ندارد و اگر امروز در برابر چنین دست تجاوزهایی کاری صورت نگیرد چه بسا دودِ این دست ستیزها و اشغالگری ها در چشم دیگر ملت ها برود. روسیه از دیرباز نشان داد که به دنبال گسترش راه های تنفس خود است و همیشه رویای دست یابی به آب های آزاد و تجارت از این طریق را در سر می پروراند. از تجاوز تاریخی روس ها به ملت ایران در دوره های متفاوت تاریخی تا جدا کردن بخش بزرگی از خاک ایران، همگی بیانگر خطری است که می تواند در آینده دامن گیر ایران و ایرانیان شود. حمایت بی چون و چرا برخی از چهره های سیاسی کشور از دولت روسیه به بهانه ای دوستی با ایران درست به مانند مَثَل خاله خرسه است.

 

آمریکا، اروپا و پایانِ ماجرا

اینک و درست در زمانی که جهان می تواند با یک اشتباهِ بزرگِ تاریخی، نسخه ماندگاری و پویایی خود را بر همیشه بپیچد، دولت ها با وسواس و احتیاط خاصی نسبت به این تجاوز رفتار می کنند. تبعیت نکردن اروپا از تحریم نفت و گاز روسیه، به زعم برخی از کارشناسان شاید پایان قدرت نمایی آمریکا در جهان باشد ولی نباید این موضوع را فراموش کنیم که بیش از 40% گاز اروپا را روسیه تامین می کند. از این رو همراهی نکردن اروپاییان با این دست تحریم ها، اصل منطق و درکِ درستِ مدیریت فرامنطقه ای را نشان می دهد.

تحریم نفت و گاز روسیه به دست دولت کنونی آمریکا شاید در کوتاه مدت تاثیر چندانی را در اقتصادِ جهانی نداشته باشد ولی بی گمان در دراز مدت باعث فروپاشی اقتصادی دولت روسیه خواهد شد. درست به مانند تحریم های کمر شکن دهه 80 میلادی که اتفاقا در آن زمان منجر به فروپاشی شوروی شد. در این بین نباید از نقشِ بنیاد های پشت پرده جهانی در جنگ اوکراین غافل شد. حال با تمامی این تفاسیر، جنگ امروز در اوکراین باتلاقِ تاریخی پوتین است و شاید به نوعی پایانِ یک توهم.

ادامه مطلب

اجتماعی

اقتصاد بیمار پاشنه آشیل تمامی دولت ها

اقتصاد بیمار پاشنه آشیل تمامی دولت ها

منتشر شده

در

توسط

اقتصاد بیمار پاشنه آشیل تمامی دولت ها
اقتصاد بیمار پاشنه آشیل تمامی دولت ها

مسلم ناظری؛ روزنامه نگار- با افزایش روزافزون قیمت کالای اساسی در ایران، قشر ضعیف جامعه که نیازمند حمایت کامل دولت است، کاملا فلج شد. در این بین قشر متوسط جامعه نیز با توجه به گرانی های سرسام آور روی به سوی صرفه جویی و عدم استفاده از مواد لازم و مغذی برای خود و فرزندان خود آورده اند. آنچه می تواند در آینده نگران کننده باشد، رشد غیر متعارف زباله گردی و کارتن خوابی است. پدیده ای که امروز نیز در جای جای شهرهای ایران و حتی تهران به روشنی با آن روبرو هستیم.

وظیفه اصلی دولت ها در تمام کشورهای جهان تامین منابع برای مردم است، زیرا دولت ها از مردم قدرت می گیرند و چیزی فراتر از یک گروه اداره کننده نیستند. پیش از انتخابات گاه با شعارهای نامتعارف به دنبال جذب رای دهنده می گردند و پس از انتخابات گویی فراموش می کنند که چه چیزهایی را وعده داده اند. فقر یکی از خطرناک ترین معضلات کنونی کشور است و مسئولان در تمامی نهادهای حاکمیتی گویا نسبت به این معضل خطرناک بی تفاوت هستند.

فقر می تواند شالوده ی اصلی جامعه ی ایران یعنی خانواده را از هم بپاشد و همانگونه که طبق آمار می توانیم در این باره قضاوت کنیم، فروپاشی نهاد خانواده، جدایی، خودکشی و حتی تن فروشی ست که مسئولیت تمام آن بر عهده دولت و دولت مردان است. اگر توانایی مهار چنین دست مشکلات و بحران های اقتصادی را که وظبفه اصلی و اساسی دولت است، وجود نداشته باشد پس چه نیازی ست که برای دست یابی به صندلی قدرت وعده های بدون پشتوانه ارائه دهیم.

اقتصاد اگر بیمار باشد هیچ رشدی در کشور چه از نظر فرهنگی، چه اجتماعی و چه سیاسی رخ نمی دهد. انسان گرسنه و ناتوان نمی تواند به درستی فکر کند و نسبت به پدیده های پیرامون خود به پرسش گری بپردازد. درست است که بخشی از اقتصاد بیمار امروز ایران مبتنی بر تحریم است ولی نباید از کاسبان تحریم نیز به سادگی بگذریم. تحریم نباید بهانه ای باشد تا عزت ایرانیان خدشه دار شود. زیبنده نیست که یک شهروند ایرانی برای تهیه مایحتاج زندگی خود سر در زباله فرو ببرد یا اینکه بر در و دیوار شهر اطلاعیه کلیه فروشی بنویسد. شهروند ایرانی با وفور نعمت خاک و منابع نباید در دغدغه و رنج زندگی کند و از بین بردن موانع کنونی وظیفه حاکمیتی و قانونی دولت است. پس دولت باید تمام توان و ظرفیت های خودش را برای مهار تورم، تأمین نیازهای اساسی و حمایت از شهروندان اختصاص دهد چون امروز جامعه ایرانی بیش از پیش نیاز به حمایت دولتمردان و مسئولان دارد و این همراهی مطالبه به حق آنان می باشد.

ادامه مطلب

برترین ها