امیرحسین عامری سرابی، روزنامه نگار– بسیاری از کارشناسان و اندیشمندان حوزه منابع طبیعی و جنگل داری بر این عقیده هستند که اگر انسان می دانست هر درختی که قطع می شود؛ چه ارزشی دارد و پیامد زیست محیطی قطع آن؛ چه فاجعه ای را به همراه دارد؛ هیچوقت در سیاره زمین، درختی را قطع نمی کرد!
چالشی که در تمامی نقاط مختلف جهان و البته ایران به وفور یافت می شود که البته این موضوع در جنگل های هیرکانی و استان های گلستان، مازندران و گیلان فاجعه بار می باشد!
از آنجایی که در کل دنیا فقط ۳ نمونه مشابه جنگل هیرکانی آن هم در شمال امریکا و شرق آسیا(ژاپن و کره) وجود دارد؛ اما هیچکدام از این جنگلها دخالت و تخریب نشدند بلکه به عنوان جنگل کهن که میراث ملی و جهانی است، حفظ شدند. جز جنگل کهن هیرکانی ایران که به شدت شاهد تخریب آن می باشیم! چون بعد از عصر یخچالهای طبیعی در دوران چهارم زمینشناسی یا کواترنری، تمام جنگلهای خزانکننده دنیا به زیر یخچالهای طبیعی رفت و نابود شد. اما در دامنه شمالی البرز یخچالها پسروی کردند که موجب باقی ماندن درختان پهنبرگ خزانکننده از جمله بلوط بلند مازو یا انجیلی با قدمت بیش از ۳۰ میلیون سال شد، این درختان در جنگل انحصاری هیرکانی باقی ماندند تا یک میراث کهن باشند، درختانی که هماکنون در اروپا و آلمان تنها فسیل آنها موجود است!
اما متاسفانه از روی ناآگاهی و عدم دانش و تخصص در این حوزه، مباحث اقتصادی و سیاست را درگیر آن نمودیم که این بی اطلاعی و نابودی فاجعه عظیمی را به همراه خواهد داشت! با هر درختی که قطع می شود، علاوه بر آنکه زیستگاه دیگر درختان را به خطر می اندازیم؛ بلکه باعث فرسایش خاک، هجوم آفت ها و بیماری ها؛ نابودی دیگر جانداران بر سطح و زیر خاک، کمبود اکسیژن و البته نابودی و خشکی چشمه های زیرزمینی می شویم که تمامی این عوامل زنجیروار باعث تغییر اکوسیستم و اقلیم می شود!
از طرفی وجود قاچاقچیان چوب؛ دامداری در جنگل ها، زمین خواری و ویلاسازی از طرفی دیگر باعث نابودی کامل جنگل ها می شود که نه تنها از لحاظ اقتصادی توجیه پذیر نمی باشد، بلکه در آینده زیستگاهی غیر قابل سکونت را برایمان به همراه خواهد داشت!
از همین رو باید حفاظت و حراست از منابع طبیعی و محیط زیست را وظیفه یکایک آحاد جامعه بدانیم و مردم و مسئولان در کنار هم، همدل و یکصدا از این موهبت خدادادی نهایت پاسداری و حفاظت را انجام دهیم.