با ما همراه باشید

اقتصاد

مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران خبر داد: آغاز بی‌خطرسازی پسماند کارخانه پارس‌کروم خزر

منتشر شده

در

مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران از حل مشکل ۴۸ ساله آلایندگی کارخانه پارس‌کروم خزر میاندورود با انجام اصلاحاتی در خط تولید و ایجاد خط بی‌خطرسازی پسماند سمی و خطرناک این مجموعه زیر نظر کارشناسان حفاظت محیط زیست خبر داد.

کارخانه پارس‌کروم خزر در شهرستان میاندورود که یکی از بزرگترین و قدیمی‌ترین واحدهای تولیدکننده مواد اولیه مورد نیاز شرکت‌های چرم‌سازی ایران است طی سال‌های اخیر همواره به دلیل تولید پسماند خطرناک و سمی مورد انتقاد ساکنان مناطق اطراف این کارخانه بود. این کارخانه طی یک دهه اخیر علاوه بر مسائل محیط زیستی، چند بار نیز به دلیل بحران‌های مالی و تعطیلی ناشی از مشکلات مربوط به نقدینگی خبرساز شده بود ، اما پرونده شکایت اهالی منطقه از این واحد صنعتی بارها به دلیل آلایندگی در مراجع اداری و قضایی مطرح شد.

از کارخانه پارس‌کروم خزر به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و معدود واحدهای تولیدکننده سولفات بازیک به عنوان مواد اولیه چرم‌سازی در خاورمیانه یاد می‌شود ؛ ماده‌ای که برای تولید آن پس از انجام فرآیندهای شیمیایی پسماندی خطرناک و سمی به دست می‌آید و در صورت بی‌خطرسازی می‌تواند سبب آلودگی محیطی برای جانداران شود. همین موضوع نیز طی سال‌های اخیر بارها مورد اعتراض اهالی مناطق اطراف این کارخانه قرار گرفت ، اما به گفته مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران با پیگیری‌های جدی و مستمر این اداره کل بالاخره پس از سال‌ها فعالیت این مجموعه، با انجام برخی اقدامات طی یک سال اخیر زیرساخت لازم برای بی‌خطرسازی پسماند این مجموعه ایجاد شد.

حسینعلی ابراهیمی کارنامی اظهار کرد: اهالی این منطقه همواره از روند تولید پسماند صنعتی خطرناک در این واحد صنعتی گلایه داشتند و چالش‌های متعددی نیز در این زمینه پیش آمده بود. کارخانه آلایندگی بسیار بالایی داشت و اثرات آلایندگی پسماند این کارخانه هنوز هم در اطراف آن دیده می‌شود. به همین دلیل شکواییه‌های مردمی زیادی داشتیم که یکی از این شکایت‌ها پارسال به دفتر بازرسی قوه قضاییه رسید و بازرسی هم از دادستانی مرکز استان خواست تا پیگیر حل مشکل شود.

وی افزود: سال ۱۳۹۵ هم یک بار به دلیل مسائل محیط زیستی این واحد تعطیل شد. همواره طی سال‌های اخیر توسط مدیران پیشین این مجموعه صنعتی راه‌کارهای موقت و نادرست برای حل موضوع در نظر گرفته می‌شد که انتقال پسماند صنعتی خطرناک کارخانه به سایر مناطق یکی از این روش‌ها بود. حتی شکایت‌هایی نیز بابت این اقدام یعنی تخلیه پسماند صنعتی بی‌خطرسازی نشده در مناطقی مانند بیابان‌های اطراف قم یا مناطق اطراف روستاهای بالادست نکا نیز ثبت شده است.

این مسئول خاطرنشان کرد: در دوره مدیریتی جدید این کارخانه تصمیم گرفتیم با رایزنی و مذاکره به راهکاری اساسی برای حل مشکل برسیم ، زیرا از یک سو تعطیلی کارخانه راه حل مناسبی نبود و از سوی دیگر نیز باید راهی ایجاد می‌شد که با وجود فعالیت این واحد صنعتی، فکری به حال هزاران تن پسماند خطرناک دپو شده در مجموعه نیز شود.

مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران تصریح کرد: در حال حاضر بیش از ۳۰ هزار تن پسماند بی‌خطرسازی نشده این کارخانه در محوطه آن دپو شده است. بخشی از این پسماند در انبارها قرار دارد و بخشی دیگر نیز در محوطه باز که روی آن را با ایزوگام عایق کرده‌اند که آلودگی به اطراف نفوذ نکند.

ابراهیمی کارنامی خاطرنشان کرد: پس از مذاکرات انجام شده با مدیران این واحد صنعتی، کارشناسان این اداره کل مکلف به آغاز مطالعات برای انجام اقدامات بی‌خطرسازی در این واحد شدند که خروجی این مطالعات الزامی شدن انجام برخی اصلاحات در خط تولید و همچنین ایجاد یک واحد برای بی‌خطرسازی پسماند صنعتی کارخانه بود.

وی درباره میزان آلایندگی این واحد صنعتی اظهار کرد: میزان مجاز کروم موجود در پسماند صنعتی بین ۵۰۰ تا سه هزار پی‌.پی‌.اِمppm/ (مقدار ذره مورد نظر در یک میلیون واحد) است و کمتر از ۵۰۰ppm نیز پسماند صنعتی عادی محسوب می‌شود، اما میزان کروم موجود در پسماند این کارخانه که بیش از ۳۰ هزار تن از آن نیز اکنون در محوطه کارخانه دپو شده حدود ۳۱ هزارppm است که حجم بالای آلایندگی آن را نشان می‌دهد.

مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران اظهار کرد: خوشبختانه با انجام اقدامات لازم برای اصلاح خط تولید در گام نخست میزان کروم موجود در پسماند این واحد ۵۰ درصد کاهش یافت و به ۱۶ هزارppm رسید. در مرحله بی‌خطرسازی نهایی نیز آلایندگی پسماند به ۳۱۲ رسید. یعنی پس از سال‌ها بالاخره پسماند این واحد به پسماند عادی صنعتی تبدیل شد.

این مسئول درباره سرنوشت پسماند دپو شده در محوطه کارخانه گفت: این واحد روزانه بین دو تا سه تن پسماند تولید می‌کند و ظرفیت خط بی‌خطرسازی پسماند کارخانه که به تازگی راه‌اندازی شد بین پنج تا ۶ تن در روز است. با این حساب علاوه بر بی‌خطرسازی پسماند تولید روزانه کارخانه، قرار است هر روز دو تا سه تن پسماند دپو شده در محوطه نیز بی‌خطرسازی شود تا به مرور حجم پسماند موجود در این واحد کاهش یابد.

ابراهیمی کارنامی خاطرنشان کرد: این اقدام با انجام هزینه ۵۰۰ میلیون تومانی که توسط سرمایه‌گذار مجموعه پرداخت شد و با نظارت کارشناسان حفاظت محیط زیست انجام شده و نمونه موفقی از نتیجه‌بخشی همکاری واحدهای صنعتی با محیط زیست برای حل چالش‌های مربوط به آلایندگی واحدهاست. ما همواره اعلام کرده‌ایم که با توسعه صنایع در صورتی که مغایر با اولویت‌های محیط زیستی نباشد نه تنها مخالفتی نداریم بلکه همراهی نیز خواهیم کرد.

وی افزود: بهره‌برداران و سرمایه‌گذاران اختصاص اعتبار به انجام چنین اقداماتی را نباید هزینه تلقی کنند، بلکه نوعی سرمایه‌گذاری برای رسیدن به تولید پایدار و بدون چالش است. امیدواریم سایر واحدهای صنعتی استان نیز در این زمینه با محیط زیست همکاری کنند.

اقتصاد

ویلاسازی؛ بلای جان زمین های جنگلی و کشاورزی مازندران

ویلاسازی؛ بلای جان زمین های جنگلی و کشاورزی مازندران

منتشر شده

در

توسط

ویلاسازی؛ بلای جان زمین های جنگلی و کشاورزی مازندران
ویلاسازی؛ بلای جان زمین های جنگلی و کشاورزی مازندران

مسلم ناظری؛ روزنامه نگار- در سده گذشته، سرمایه داران بزرگ برای تجارت و آگاهی از زندگی اجتماعی جوامع، فرصت هایی را ایجاد می کردند. این فرصت ها بسته به منطقه و فرهنگ آن دارای تفاوت های بسیاری بود. گاه با شکل ایجاد مسافرخانه، گاه با خرید زمین. یکی از بیماری های جوامع عقب مانده، نبود آگاهی از کاری ست که می کنند. این نبود آگاهی خود دلیلی بر اقتصاد ناتوان دارد. زمانی که اقتصاد یک منطقه یا یک ملت دچار ناتوانی باشد، رشدی پدید نمی آید، چون شکم گرسنه تنها به دنبال سیر کردن خود است.

این اتفاق باعث یک رابطه دو سویه بین فرد ناتوان و دارا می شود. دارا به دنبال افزایش دارایی و سرمایه خود است و ناتوان تلاش می کند هر کاری را انجام دهد تا بتواند زندگی کند. این یک اصل است که توانمند ناتوان را زیر دست و پا له می کند.

امروزه، به دلیل فاصله طبقاتی شدید در جامعه که خود از یک اقتصاد بیمار خبر می دهد، پیشه های دارای قدمت تاریخی مانند کشاورزی، در ایران دچار بحران شدید شده اند. پیشتر این بحران برای خشکسالی یا سیل اتفاق می افتاد، در حالی که اقتصاد بیمار استان، بحرانی تازه بر این ها افزود. شاید اگر سازمان ها و نهادهای مربوطه به جای کم کاری و سهل انگاری بیشتر به کشاورز و ارزش کاری او اهمیت می دادند، امروز شاهد فروش زمین نبودیم.

دهه هاست که کشاورزان با فروش اراضی استان مازندران به سرمایه گذاران خارج از استان اعم از تهران، مشهد و دیگر شهر های بزرگ نه تنها اکثر فضای سبز و محیط زیست استان را به ساختمان، هتل و برج های تجاری تبدیل کرده است بلکه از نظر اقتصادی نیز چیزی جز ضرر برای استان نداشته است.

استانی که در گذشته دارای هویت تاریخی و فرهنگی بود، امروز به سوی یک هفتادُ دو ملت پیش می رود. زمین هایی که ارزش آنها بیش از طلاست ولی به سادگی از چنگ کشاورز زحمتکش در می آورند. اینجا چند عامل باعث ایجاد چنین مشکلاتی است.

یکی از آنها می تواند مافیای ویلا سازی باشد. هرم قدرتمندی که مازندران را از یک استان سر سبز به یک استان ویلایی تبدیل کرده است. آن کشاورز آن باغبان آن زمین دار اگر محصول خود را به ارزش واقعی بفروشد، از سوی سازمان های مربوطه حمایت شود، در استان به آن بها داده شود، آیا باز هم زمین خود را دو دستی تقدیم این مافیا خواهد کرد؟ مافیایی که تنها به دنبال سودآوری است و هیچ اهمیتی نه به استان و اقتصاد آن، بلکه به انسان و انسانیت هم نمی دهد.

یک عامل دیگر بی اهمیتی مسئولان است. ما در غرب استان می بینیم که شهرداری فلان شهر هتل دارد. در بهترین شکل بخش خدمات این هتل ها را جوانان مازندرانی بر عهده دارند با این دلخوشی که بیکار نیستند. ولی آیا درآمد حاصل از خدمات دهی به استان باز می گردد؟

افراد از همین شهرهای بزرگ برای گذراندن تعطیلات به شمال کشور سفر می کنند و در این هتل ها و برج ها ساکن می شوند و عملا بیشترین هزینه ی سفرشان را در این گونه مکان ها می پردازند حال آنکه همه  در آمد حاصل از گردشگران استان از طریق مالکان جدید از استان خارج شده و تعطیلات و گردشگری چیزی جز ترافیک، زباله، آلودگی محیط زیست و … ندارد!

در این بین اتفاق شگفت انگیز دیگری هم در حال رخ دادن است و آن حضور این همه مالک غیر بومی در استان است که تضاد فرهنگی و اجتماعی را به همراه دارد که یقینأ با توجه به خرید اراضی استان توسط سرمایه داران عرب که اخیرأ خیلی شایع شده است این اختلاف ها بیشتر نیز می شود. همچنین با مالکیت اعراب درآمد های حاصل از گردشگری نه تنها از استان بلکه از کشور هم خارج می شود و این ضربه اقتصادی بزرگی است که باید برای حل آن‌ راه حل مناسبی یافت.

ادامه مطلب

اجتماعی

شکوفایی آینده ایران در گرو توجه جدی به قشر فرهنگی جامعه

شکوفایی آینده ایران در گرو توجه جدی به قشر فرهنگی جامعه

منتشر شده

در

توسط

شکوفایی آینده ایران در گرو توجه جدی به قشر فرهنگی جامعه
شکوفایی آینده ایران در گرو توجه جدی به قشر فرهنگی جامعه

مسلم ناظری؛ روزنامه نگار- یکی از مهم ترین ویژگی های جوامع متمدن و پویا، اهمیت دادن به امر آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش اگر در وهله نخست به طور ویژه به آن پرداخته نشود، می تواند آسیب های جدی به فرهنگ و آینده ی ملت ها وارد کند. با گذشت بیش از 4 دهه از انقلاب اسلامی در ایران، معلمان همواره یکی از مهم ترین نقش در تربیت نسل و انتقال مفاهیم انسانی- اجتماعی را بر عهده دارند. وظیفه ای که می تواند در آینده از فرزندان امروز، بزرگترین سرمایه های ملی را بسازد و عامل رشد و ترقی کشور به حساب آید.

ولی آنچه در این بین به آن توجه نشده است، جایگاه حقیقی و معنوی معلمان در سیستم آموزشی کشور است. معلم امروز به جای آنکه تمام تمرکز و دانش خود را برای خدمت کردن به جامعه و پرورش نسل معطوف کند، گاه مجبور است برای امرار معاش به کارهایی به مانند مسافر کشی یا اشتغال در ساعت غیر اداری مشغول شود. نابسامانی سیستم ناتوان آموزش و پرورش در دولت های گذشته و امروز، همگی عاملی شدند تا معلم امروز بر دریافت حقوق مادی و معنوی خود دست به اعتراض و گاه تجمع بزند تا شاید بتواند جایگاه خود را تثبیت کند.

تمام این دست اتفاق ها زمانی رخ می دهد که مدیریت ناکارآمد در راس امور تصمیم گیری برای این وزارت خانه ی حساس و حیاتی قرار دارد و بدون توجه به خواسته و نیاز اساسی و اصلی قشر فرهنگی کشور، اقدام به تصمیم های عجولانه، بدون کارشناسی و درک درست بگیرد. قشر فرهنگی جامعه ستون های شکوفایی جامعه است. زمانی که نسبت به دغدغه و مشکلات این قشر بی مهری می شود، پس نباید انتظار آن را داشته باشیم که معلم امروز با تمامی سختی ها سر سازگاری داشته باشد و بتواند کیفیت درستی در تدریس ارائه دهد.

در همین راستا تصمیم گیران برای یک بار هم که شده مسأله آموزش و پرورش را با نگاه اقتصادی و دو دو تا چهارتا و کالامحور نسنجند و بدانند که آموزش و پرورش از لحاظ اقتصادی نه تنها هزینه بر نیست، بلکه درآمدزا نیز هست و ثمره ی چنین سرمایه گذاری را در دهه ها و نسل های آینده مشاهده خواهند کرد، ثمره ای که اگر امروز بدان توجه کافی شود در آینده قطعا سربلندی و اقتدار کشورمان ایران را به همراه خواهد داشت.

ادامه مطلب

اجتماعی

تجاوز روسیه؛ توهم یک رویا

تجاوز روسیه؛ توهم یک رویا

منتشر شده

در

توسط

تجاوز روسیه؛ توهم یک رویا
تجاوز روسیه؛ توهم یک رویا

مسلم ناظری؛ روزنامه نگار- در حدود 24 روز از تجاوز ارتش روسیه به خاک اوکراین می گذرد و در این مدت نظامیان و غیر نظامیان بی شماری بر طبق آمار جان خود را از دست داده اند. از بمباران مدارس و مراکز نظامی تا آسیب به بیمارستان ها و مراکز هسته ای از جمله چرنوبیل، همگی بیانگر عمقِ فاجعه ای است که می تواند در آینده، گریبان گیر اروپا و جهان شود. در این بین آنچه شاید بدان پرداخته نشد، رویایی بود که رئیس جمهور وقت روسیه بر اساس آن دست به اشغالگری زد. رویای بازسازی باورهای تزاری با تکیه بر جهان گشایی بی چون و چرا. دولت وقت روسیه با بهانه عضویت در اتحادیه اروپا و نقش پر رنگ ناتو در مناسبات آینده منطقه، درست به مانند بهانه دولت جورج بوش با عنوان سلاح های کُشتار جمعی در حمله به عراق؛ به دنبال یک ستیز بزرگ و یورش همه جانبه بر استقلالِ ارضی اوکراین؛ کوشید تا ذهنِ پریشانِ جهانیان را نسبت به این اتفاق، سنجیده و به نوعی به چالش بکشد. دولت روسیه با یک فرار رو به جلو و نقشِ یک قربانی را بازی کردن، همان راهی را پیمود که پیش از او هیتلرها و استالین های زمانه پیمودند!

شاید آنچه پوتین و هم اندیشان او متصور نبودند، دفاع جانانه مردم اوکراین نسبت به این تجاوز و اشغال گری بود. درست به مانند جنگ جهانی دوم که استالین با سیاستِ زمین سوخته، نیمی از مردم اوکراین را در گرسنگی از بین برد، پوتین نیز به پیروی از چنین باوری، تلاش کرد که اراده مردم اوکراین را در هم بشکند و به نوعی بر این باور بود که می تواند در کمتر از 48 ساعت کیِف را تسخیر کند. حال با گذشت نزدیک به ۲۰ روز از پیاده سازی طرح و برنامه های دولت پوتین، آنچه قابل مشاهده است، باتلاقی است که دولت روسیه خود را در حالِ دست و پا زدن در آن می بیند.

اینک دولت روسیه نه راه پسی در جلوی پای خویش می بیند و نه راهِ پیشی. از تحریک های گسترده آمریکا که به نوعی ارزش روبل را به شدت با کاهش مواجه کرد، تا بستن حریم هوایی اروپا بر روی هواپیماهای روس، همگی نشان دهنده عمیق بودن باتلاقی هستند که پوتین و هم اندیشان او، خود را در آن می بینند. این باتلاق می تواند پایانی بر یک رویا باشند. رویایی که با شواهد موجود بیشتر به یک توهم شباهت دارد تا یک رفتارِ سنجیده و درک درستِ استراتژیک.

 

آینده تاریک

جنگِ اوکراین می تواند بیش از آن چیزی که می بینیم بر آینده جهان تاثیر بگذارد. بر هم خوردن نظم و ساختار سیاسی منطقه، افزایش سرسام آور قیمت نفت که با پیش بینی برخی از کارشناسان می تواند تا بیش از 400 دلار به ازای هر بشکه برسد، افزایش بهای گندم و فرآورده های آن، درگیری های گسترده تر در ابعاد جهانی و چه بسا جنگِ اتمی. البته باید به این نکته اشاره کرد که جنگِ اتمی یک احتمال بسیار اندک است، زیرا این دست تهدیدها به نوعی یک دستاویز است تا دولت ها بتوانند از طریق آن به باج خواهی بیشتر نسبت به خواسته های خود روی آورند.

جنگ در هر ابعادی نتیجه ای جز ویرانی، تباهی، آوارگی و نابودی ندارد و اگر امروز در برابر چنین دست تجاوزهایی کاری صورت نگیرد چه بسا دودِ این دست ستیزها و اشغالگری ها در چشم دیگر ملت ها برود. روسیه از دیرباز نشان داد که به دنبال گسترش راه های تنفس خود است و همیشه رویای دست یابی به آب های آزاد و تجارت از این طریق را در سر می پروراند. از تجاوز تاریخی روس ها به ملت ایران در دوره های متفاوت تاریخی تا جدا کردن بخش بزرگی از خاک ایران، همگی بیانگر خطری است که می تواند در آینده دامن گیر ایران و ایرانیان شود. حمایت بی چون و چرا برخی از چهره های سیاسی کشور از دولت روسیه به بهانه ای دوستی با ایران درست به مانند مَثَل خاله خرسه است.

 

آمریکا، اروپا و پایانِ ماجرا

اینک و درست در زمانی که جهان می تواند با یک اشتباهِ بزرگِ تاریخی، نسخه ماندگاری و پویایی خود را بر همیشه بپیچد، دولت ها با وسواس و احتیاط خاصی نسبت به این تجاوز رفتار می کنند. تبعیت نکردن اروپا از تحریم نفت و گاز روسیه، به زعم برخی از کارشناسان شاید پایان قدرت نمایی آمریکا در جهان باشد ولی نباید این موضوع را فراموش کنیم که بیش از 40% گاز اروپا را روسیه تامین می کند. از این رو همراهی نکردن اروپاییان با این دست تحریم ها، اصل منطق و درکِ درستِ مدیریت فرامنطقه ای را نشان می دهد.

تحریم نفت و گاز روسیه به دست دولت کنونی آمریکا شاید در کوتاه مدت تاثیر چندانی را در اقتصادِ جهانی نداشته باشد ولی بی گمان در دراز مدت باعث فروپاشی اقتصادی دولت روسیه خواهد شد. درست به مانند تحریم های کمر شکن دهه 80 میلادی که اتفاقا در آن زمان منجر به فروپاشی شوروی شد. در این بین نباید از نقشِ بنیاد های پشت پرده جهانی در جنگ اوکراین غافل شد. حال با تمامی این تفاسیر، جنگ امروز در اوکراین باتلاقِ تاریخی پوتین است و شاید به نوعی پایانِ یک توهم.

ادامه مطلب

برترین ها